امروز یکشنبه 16 اردیبهشت 1403 http://sociology.cloob24.com
0

هربرت اسپنسر در 1820 در دربی انگلیس به دنیا آمد خانواده او دیدگاهی فرد گرایانه داشتند کتاب او «‌ایستایی اجتماعی» که افکار مطرح شده در قلمرو حکومت شایسته رابط داده بود و کتاب دومش «اصول جامعه شناسی» بود و سپس مقالات متعدد عمده اطلاعات او از طریق گفتگو با دیگران به وجود آمد و چون در کلاس درسی شرکت نکرده افکار قالبی در او ریشه نگرفته است او به بهداشت مغزی و فکری معتقد بود.

اسپنسر اصطلاح های «‌جامعه شناسی» و «بشردوستی» یا «‌وفاق اجتماعی» را از کنت گرفته بود و خود را مدیون این آموزش کنت می دانست که:«اصول سازمانی در میان جوامع بشری و جانوران مشترک اند و تکامل ساختارها ازعام به خاص پیشرفت می کند». داروین اسپنسر را در نظریه تحول پیشکسوت خود معرفی می کند اما درست نیست که اسپنسر را دارونیسیم اجتماعی بنامیم زیرا آیین اصلی اسپنسر پیش از این که داروین اثری درباره تکامل انتشار داده باشد ساخته پرداخته شده بود.

او از جامعه شناسان تطور گرا می باشد که با الهام گرفتن از زیست شناسی و نظریات داروین «‌تظور اندام واره ای» را به عنوان پیشرفت تدریجی زندگی اجتماعی از اشکال ساده به اشکال پیچیده ‌، از همسانی به ناهمسانی فزاینده مطرح کرد. قیاس های زیست شناختی در میان استدلالهای جامعه شناختی اسپنسرجای ممتازی را به خود اختصاص داده بود و از جایی که او یک فردگرای پروپا قرص بود قیاسهای ارگانیک او را دچار دشواریهای فلسفی و جامعه شناختی کرده بود ‌، حاصل کاربرد قیاس های ارگانیک اسپنسر رسیدن به این مفهوم بود که رشد تکاملی در ساختار و کارکردهای هر واحدی دگرگونیهایی را پدید می آورند که موجب افزایش در حجم و در نتیجه تمایز بیشتر اجزای آن می شود.