مکاتب و نظریههای جامعه شناسی شهری
چکیده
از آنجایی که پدید آمدن شهرها باعث فروپاشی زندگی اجتماعی گمن شافتی و شکل گیری حیات ارگانیکی و گزل شافتی گردید است. ضروری است برای شناخت شهر و زندگی شهری، مؤلفهها و پیامدهای آن از منظر دانشمندان مودر برسی قرار گیرد، دانشمندان علوم اجتماعی برای تعریف شهر، مؤلفههای مختلف مانند: فرهنگ، سیاست، اقتصاد، محیط و جمعیت را لحاظ کردهاند و بر این اساس است که در یکی از تعاریف شان در مورد شهر مینویسند: شهر (Urban)؛ شهر به محلی اطلاق میشود که علاوه بر داشتن تراکم و تمرکز جمیعت، نیروی کار آن درگیر فعالیت کشاورزی نیست و اقتصادش مبتنیبر تجارت، تولید صنعتی و ارائه خدمات است. همچنین شهر دارای فرهنگ خاص خود -در مقابل فرهنگ روستا- است. یا شهر یک منطقهی جغرافیایی است که در آن ساختار سیاسی، مدیریتی به مرحله رسیده است که میتواند نظام تولید، توزیع و مبادلهای را پدید آورد. نظریات و مکاتب مختلف در مورد شهر سخن راندهاند چناکه مکتب کلاسیک معتقد است شهر محیط مناسب و ضروری برای بروز آگاهی طبقاتی به حساب میآید.شهر یعنی انتقال از توحش به تمدن. هردو میگویند با وجود شهر است که ادمیان آزادی مییابند و میتوانند به عنوان شهروند صاحب نقش سیاسی شوند؛ شهر یعنی انتقال از توحش به تمدن. در مقابل مکب شیکاگو به سازمان فزیکی شهر توجه کرده و اظهار میدارد شهر سازمان فزیکی اخلاقی است که از قانون طبیعت پیروی میکند مکتب اسلام و ابن خلدون میگوید:
شهر یعنی تفنن جویی در تجملات و بهتر کردن کیفیات آن و شیفتگی به صنایعی است که کلیه ی انواع و فنون گوناگون آنها ترقی مییابد.
واژگان کلیدی: شهر، مکاتب و نظریه ها، گزل شافت، گمن شافت و فیزیک شهری
مقدمه
شکل گیری شهر و ورود صنایع مدرن موجب بالا رفتن انتظارات انسان و مهاجرت بیرویه او به شهر گردید. اما بعد از آنکه انسانها بسوی شهر هجوم آوردند، باعث انبساط شهرها و در پی آن پیدایش انواع مسایل اجتماعی (انحرافات، ناهنجاریها) در شهرها شد.
اگر امروزه زاغه نشینی، بیکاری، کم بود آب آشامیدنی، نبود مدرسه، بهداشت، امنیت و سیستم فاضلاب و مشکلات اجتماعی همچون بزهکاری، از هم پاشیدن خانواده، جرم و جنایت و تعداد ولگردانی خیابانی در شهر بویژه شهرهای بزرگ رو به افزایش است بر میگردد به اوضاع و شرایط حاکم در شهرها.
پدید آمدن شهرها است که باعث فروپاشی زندگی اجتماعی گمن شافتی و شکل گیری حیات ارگانیکی و گزل شافتی گردید.
از همگسختگی زندگی سنتی و تبدیل شدن آن به زندگی مدرن تمام شؤن زندگی بشر را از رژیم غذائی گرفته تا الگوی معماری، از خانواده تا نهاد سیاست، از آموزش و پر ورش تا نظام اقتصادی را تحت تأثیر خود قرار داده است.
با توجه به مشکلات ذکر شده مطالعه شهر، درعصر کنونی صاحبان قدرت و اندیشمندان همه قرون و اعصار را واداشته است تا بر جنبههای مختلف جسم و روح شهر درنگ کنند که در این میان سهمی دانشمندان علوم اجتماعی از همه بیشتر است؛ زیرا گسترش و پیامدهای آن، موجب شد که مسئله «شهر» یکی از مسایل جامعه شناسی قرار گیرد.
از آنجایکه موضوع جامعه شناسی شهری، بسیار گسترده و متنوع است هر دانشمندی تلاش کرده است یک زوایهی از شهر را از منظرهای متفاوتی بررسی نمایند.
برخی از آنها به بهبود زندگی شهری و برخی به توصیف شکل و ساختار شهری پرداختهاند؛ برخی نیز تاریخ رشد شهرها را مطرح کردهاند و برخی نیز به تحلیل رفتار انسانها در شهر پرداختاند.
در جامعه شناسی شهری نه فقط پدیدههایی که در شهر اتفاق میافتد، بلکه پدیدههای که مر بوط به شهر هستند(خواه در شهر روی دهند و خواه خارج از آن) مورد مطالعه قرار میگیرند. گاهی اوقات لازم است که از فضای شهری بیرون رفت تا بتوان به ریشه بسیاری از پدیدهها دست یافت.
بنا بر این با توجه به مشکلاتی که در شهر شکل میگیرد سؤال این است که چه مکاتب و نظریههای در مورد شهر وجود دارد و هرکدام از یک مکاتب به چه مسائل و حوزه های از شهر پرداختهاند؟
مفاهیم و کلیات
تعریف شهر
یکی از بحثهای کلاسیک در جامعه شناسی شهری، تلاش برای تعریف مفهوم شهر و تعیین شاخص جهت تمایز میان شهر و سایر نقاط مسکونی مانند روستا، عشایر، مجتمع صنعتی، نظامی و خوابگاهی است.
رشتههای مختلف بر اساس ملاکهای خاص خود، تعاریف خاصی را برای شهر بر شمردهاند.
در جغرافیا بر تراکم جمعیت و مصنوعات، در جامعه شناسی بر پیچیدگی مناسبات اجتماعی وگمنامی و در معماری و شهر سازی بر تفاوتهای کالبدی و ریخت شناسی تأکید دارند.
به تعبیر دیگر شهر گاهی اوقات بر اساس فرهنگ شهری(تعریف فرهنگی)، گاهی بر اساس کارکرد اداری(تعریف سیاسی)، گاهی بر اساس افراد شاغل در بخش غیر کشاورزی(شاخص اقتصادی) و گاهی بر اساس تعداد جمعیت(شاخص جمعیتی شناختی) تعریف میشود.
شهر (Urban)؛ شهر به محلی اطلاق میشود که علاوه بر داشتن تراکم و تمرکز جمیعت، نیروی کار آن درگیر فعالیت کشاورزی نیست و اقتصادش مبتنیبر تجارت، تولید صنعتی و ارائه خدمات است. همچنین شهر دارای فرهنگ خاص خود -در مقابل فرهنگ روستا- است.
2 شهر یک منطقهی جغرافیایی است که در آن ساختار سیاسی، مدیریتی به مرحله رسیده است که میتواند نظام تولید، توزیع و مبادلهای را پدید آورد که حاصل آن؛ 1- نظام طبقاتی، 2- سیستم سیاسی، که امکان تسلط یک طبقه را فراهم میکند، 3- نظامی را برای سرمایه گذاری بخصوص در زمینه تکنولوژی و فرهنگ پدید میآورد، و4- نظامی را برای مبادله یا جوامع دیگر دارد.
متغیرهای که باعث گردیده تعاریف مختلف از شهر صورت گیرد:
الف- اندازه: بر این اساس کشورهای مختلف معیارهای گوناگونی را جهت تمیز نقاط شهری از سایر نواحی به کار میگیرند. این در آمریکا 2500 و در یونان 100000 نفر و در مصر 110000 میباشد.
ب- انبوهی(تراکم) جمعیت: در این معیار تعداد جمعیت به عرصه سکونتی بر اساس کلیو متر مربع یا هکتار تقسیم میشود که خود بر دو نوع است تراکم حسابی و زیستی.
ج- نوع معیشت و اشتغال ساکنین آن: بر این مبنا جای که شغل اکثر آن غیر کشاورزی(صنعت، خدمات و...) باشد شهر تعریف میشود.
د- گمنامی: در این مبنا شهر جای تعریف میشود که ساکنین آن همدیگر را نشناسند
ویژگیهای جامعه شهری
دانشمندان علوم اجتماعی و جامعه شناسی شهری ویژگیهای را برای جامعه شهری جهت تفکیک شهر از روستا بر شمرده اند که به تعدای از آنها اشاره میگردد.
1- وسعت جامعه، 2- با لابودن میزان تراکم جمعیت، 3- عدم تجانس ساکنین بخصوص از نظر تقسیم کار و اختلاف نقشها، 4- روابط غیر شخصی و رسمی افراد بر اساس خانوادهای هستهای، 5- آمادگی برای پذیرش تجربیات متفاوت و جدید، 6- عقل گرایی و رفتار بر اساس ملاکهای منطقی و سود جویانه، 7- انعطاف بیشتر در مقابل سنتها، 8- امکان گسترش نو آوریها و تحمل بیشتر در مقابل رفتار انحرافی، 9- تخصص در فعالیتهای اساسی.
تعریف جامعه شناسی شهری
تجزیه و تحلیل شهر به عنوان یک واقعیت اجتماعی را جامعه شناسی شهری میگویند. به تعبیر دیگر بررسی و تحلیل شهر به عنوان یک واقعیت، موضوع جامعه شناسی شهری است.
جامعهشناسی شهری در اصطلاح کلی به معنی مطالعه جامعهشناختی شهرها، زندگی شهری یا شهرگرایی است. جامعهشناسی شهری درباره برخورد و تماس زندگی شهری در اعمال اجتماعی، روابط اجتماعی، نهادهای اجتماعی و هر نوع ساخت اجتماعی که بر پایه اشکال شهری زندگی متکی باشد، بحث میکند. جامعهشناسی شهری مطالعه ویژهای است از تأثیر انسان بر محیط طبیعی و ایجاد محیطهای مصنوعی که عمدهترین آنها شهرها میباشد.
حوزههای جامعه شناسی شهری
جامعه شناسی شهری کلیه مسایل اجتماعی جامعه شهر نشینی را در بر میگیرد و مسایل مانند: بهبود زندگی شهری، شکل و ساختار شهر، تحلیل رفتار انسان در شهر، بررسی ماهیت مشکلاتی زندگی شهری، مهاجرت و متغییرهای زندگی شهری را مورد مطالعه قرار میدهد. به عبارت دیگر جامعه شناسی شهری به مطالع آن نوع پدیدههای اجتماعی میپردازد که ناشی از وجود شهر هستند و یا شهر در آنها تغییراتی پدید آورده است؛ مانند: تجربیات افراد، رفتار آنان، یا ظهور سازمانهای اجتماعی جدید(اتحادیهها، احزاب سیاسی یا خرده فرهنگهای مختلف) بدیهی است که شهر متغیر جامعه شناختی مهمی است؛ یعنی شهر بر نحوه احساس و رفتار مردم تأثیر دارد. اما پرسش این است که آیا شهر متغییر مستقلی است یا صرفا یک متغیر واسطه است؟
فلنگن معتقد است در این مورد دو دیدگاه وجود دارد. دیدگاه فرهنگ گرا در مقابل دیدگاه ساختارگرا. دیدگاه فرهنگ گرا بر میگردد به نظریه دورکیم، تونیس و ورت که بعدا مفصل اشاره میشود و خلاصه اش این است که معتقدند شهر منجر به پیدایش شیوه خاصی از زندگی میشود و به آن شهر گرایی میگوید. به عبارت دیگر شهر واحد
مستقل است که کنش اجتماعی را به وجود میآورد.
در مقابل فرهنگیها ساختارگراها قرار دارد و میگویند: شهر محصول روابط سیاسی و اقتصادی است. مسئله اصلی درشهر هم توسعه نیافتگی است که به روابط ساختاری موجود در شهر بر میگردد؛ زیرا معتقد است که بازار جهانی فرصتها و منابع را عادلانه توزیع نمیکند؛ کشورهای فقیر گروگان کشورهای ثروتمندند. بنا بر این تحلیل ساختاری شهر را فقط متغیر میانجی میداند نه عامل بنیادین.
جدول تمایزات رهیافت فرهنگگرا و ساختارگرا
ویژگیها |
رهیافت فرهنگگرا |
رهیافت ساختارگراها |
ویژگیهای محیط شهری |
تراکم جمعیت سبب پدید آمدن شیوه خاصی از رفتار، تعامل وسازمان میشود. |
شهر محل تمرکز نیروهای سیاسی و اقتصادی است. |
ایدئولوژی |
شهر نشینی نوع پیشرفت است و مدرنیته فناوری پیشرفته را نشان میدهد. |
شهر محل تمرکز ثروت و امتیازات و محصول سرمایه انباشته شده است. |
عوامل شکل دهنده به محیط |
تأکید بر بوم شناسی، اجتماع و ویژگیهای محیط محلی است. |
تأکید بر اقتصاد سیاسی و عوامل بیرونی و فرامرزی است. |
توسعه نیافتگی |
در نظریه مدرنیزاسیون، شهر عامل محرک توسعه است، زیرا شهر با نگرش مدرن، فناوری و سازمان مدرن را فراهم میکند. |
شهرها در جهان سوم انگل هستند. به علاوه در عرصه جهانی نوعی تعادلی در زمینه توسعه وجود دارد. |
قشر بندی |
نا برابری ناشی از فقر فرهنگ است. |
نابرابری ساختاری ریشه در تغییرات نظام اقتصاد جهانی دارد. |
ریشههای جامعه شناسی شهری(تاریخچه بحث جامعه شناسی شهری)
ریشه جامعه شناسی شهری را میتوان در نظریههای سه متفکر بزرگی مانند: کارل مارکس، ماکس وبر و امیل دورکیم یافت؛ زیرا هرسه دانشمند از یک جهت در عصری زندگی میکردند که، انقلاب صنعتی رخ دنموده و تحول بنیادین در نوع زندگی، منبع در آمد و نحوه زندگی انسانها شکل گرفته است.
از جهت دیگر مهاجرت بی رویهی روستائیان به شهر مسایل و مشکلاتی جدیدی را نیز در شهر فراهم کرده بودند. علاوه بر موارد بالا، تغییر در نوع نگاه و آسیبها و مسایل جدید در شهر نیز باعث شد این سه متفکر به تحلیل ویژگیهای عمده جوامع جدیدصنعتی بیپردازند به شکل که مسایل جوامع صنعتی قرن نوزدهم مشغله ذهنی این سه متفکر واقع شود. به تعبیر دیگر جامعه شناسی شهری تلاشی بود برای فهم اینکه چگونه میتوان در جهان مدرن به نظم دست یافت.
جالب اینکه جامعه شناسی شهری در قرن بیستم به شدت معطوف به مطالعه زندگی شهری و مسایل و مشکلات آن نظیر بیکاری و شورش اجتماعی بود. فاصله زمانی دهه 1910-1930 دوران طلایی جامعه شناسی شهری به حساب میآمد.
نظریه های جامعه شناسی شهری
الف - نظریه پردازان کلاسیک جامعه شناسی شهری
مهمترین متفکرین اجتماعی کلاسیک شهری عبارتاند از: کارل مارکس، ماکس وبر، فردیناند تونیس، جورج زیمل و امیل دورکیم، در اروپا و نیز رابرت پارک و لوئیس ورت در آمریکا. متفکران معاصر مسایل شهری عبارتاند از: کوین لینچ، جین جیکبز، مانوئل کاستلز، دیوید هاروی، کلود فیشر، هربرت گانس، و هانری لوفور.
- کارل مارکس
یکی از مهمترین نظریه پر دازان اروپایی، کارل مارکس آلمانی است. او گرچه در آلمان متولد شد، بخش عمده زندگی خود را در لندن در دوران صنعتی شدن سپری کرد. زندگی او در لندن باعث شد به این نتیجه برسد که ساختار اقتصادی زیر بنای جامعه است. ساختار اقتصادی جامعه تعیین کننده فرایندهای اجتماعی، سیاسی و معنوی است. نظام اقتصادی تعیین کننده شکل نهاد اجتماعی(نهاد خانواده، مذهب و نظام سیاسی) به حساب میآید.
اگر در جامعه تغییرات اجتماعی به وجود میآید ناشی از تضاد بین دو گروه سرمایه داران-(که فرایند تولید اقتصاد را کنترل میکند) و پرولتاریا(که تأمین کننده نیروی کاری است) میباشد.
مارکس گرچه در آثارش توجه چندانی به مسئله شهر نشان نداده اما مانند همکارش وانگلس معتقدند شهر محیط مناسب و ضروری برای بروز آگاهی طبقاتی به حساب میآید. هردو میگویند با وجود شهر است که ادمیان آزادی مییابند و میتوانند به عنوان شهروند صاحب نقش سیاسی شوند؛ شهر یعنی انتقال از توحش به تمدن.
شهر است که زمینه را برای شکوفایی پرولتاریا به منزله یک طبقه سازمان یافته در مقابل بورژوازی فراهم میکند.
به تعبیری به شهر به عنوان علت توجه ندارند، بلکه به عنوان یک شرط و زمینه اهمیت میدادند.یعنی اثری مستقل برای شهر قایل نبودند.
به نظر مارکس شهر مکان برای انقلاب کارگران علیه سرمایه دارن است و در روابط بین شهر است که کمونیسم عملی و تئوریکی شکل میگیرد.
- ماکس وبر (تحلیل تاریخی تطبیقی)
وبر معتقد است اگر نظریهی مبتنی بر مشاهده شهر در یک نقطه از جهان و در یک زمان باشد ارزش محدودی دارد و به همین جهت نظریه اش را کلان مطرح کرد.
وبر در جامعه شناسی شان به شدت پیرو جامعه شناسی تاریخی تطبیقی بود و این امر باعث شد به مقایسهی شهرهای شرقی، رومی و بررسی شهرهای خاورمیانه چین و هند بیپردازد.
وبر در مورد شهر اثری معروفی به نام«شهر» دارد که متغییرهای گوناگونی را برای شکل گیری شهرهای آرمانی مورد توجه قرار میدهد، موقعی که شهر را تعریف میکند در تعریف شهر عناصر ا قتصادی و سازمانهای سیاسی را مهمتر ا اندازه جمعیت میداند.
به اعتقاد وبر یک اجتماع کامل شهری زمانی شکل میگیرد که در آنجا روا بط تجاری-بازرگانی و جود داشته باشد به علاوه باید ویژگیهای بدین قرار داشته باشد.1) وجود استحکامات نظامی، 2) وجود بازار، 3) وجود دادگاه و وجود قوانین نسبتا مستقل، 4) وجود شکل از انجمنها، 5) وجو حد اقلی از استقلال سیاسی. به نظر وبر اگر یک اجتماع از این ویژگیها برخوردار بود میتوان آن را اجتماع شهری کامل دانست. وبر معتقد است شهر میتواند نقش و رها بخشی در حیات بشر داشته باشد ایشان شهر آرمانی خود را با استفاده از روش شناسی آرمانی یعنی مشاهده، ویژگیهای تاریخی شهرها بنا کرد و ساخت.
وبر به دنبال توصیف شهرها نبود، بلکه میخواست برای شهر مدل سازی کند و بهترین ویژگی در مدل وبر هم حاکمیت روابط تجاری و بازرگانی است. شهر بازار است اما نه هرنوع بازاری؛ زیرا بازار میبایست دارای تنوع مهارتها باشد.
به نظر وبر شهر قرن بیستم رو به افول است؛ زیرا عقلانیت قرن بیستم اساس فرهنگی و معنوی شهر را از بین برده و شهر تجلی سازمان دیوان سالاری جامعه صنعتی شده است، ایشان شهرهای قرون وسطایی را شهرهای شهرهای واقعی و محل رشد فرهنگ و و یاد گیری میدانست و شهرهای صنعتی را فقط محل تجمع انسانها میدانست.
مبنای مدل شهری وبر شهرهای قرون وسطی میباشد نه شهر های صنعتی.
بنا بر این به نظر وبر شهر مکانی است که در آن شکلی از نظام سیاسی و مدیریتی و قانون وجو داشته باشد. یا شهر مکانی است که دارای سیاست اقتصادی باشد. از نظر وبر وجود شکلی از نظام سیاسی و حقوق اجتماعی سیاسی که شهروندان نیز در آن دخالت داشته باشند از جمله وجوه تمایز مهم شهر محسوب میشود. با توجه به این مبنی معتقد است چین و هند جز شهر به حساب نمیآید؛ زیرا در آسیا و این دوشهر ا داره امور شهر به دست شهروندان دیده نشده، حتی در مواردی روستاها و روستاییان در اداره امور خود نقش فعالتری داشتهاند. شهر در چین و هند مکان سکونت پادشاه و مدیریت و حکومت سلطنتی است. اصناف و بازرگانان و کاستها در کنار سازمانهای حرفهای وجود دارند، اما همانند اصناف اروپایی از استقلال برخودار نیستند و اعمال اجتماعی که حاصل فعالیت شهر وندان باشد در آسیا دیده نمیشود.
- تونیس
ایشان جزء جامعه شناسان آلمان به حساب میآید معتقد است که شهر معرف گزل شافت و محل تجارت، صنعت، علم و فرهنگ است؛ یعنی ایشان به تقابل دو نوع زندگی اجتماعی گمن شافت یا اجتماع که ویژگی اجتماعات کوچک است و گزل شافت یا جامعه که ویژگی شهر بزرگ است پرداخت. به خاطر این ایده و تفکر که داشت شاهکاری بزرگ را انجام داد و مطالعات شان را با این سؤال آغاز کرد که چه فرقی بین شیوه قدیم و جدید زندگی ما انسانها وجود دارد؟ برای رسیدن به پاسخ این سؤال میان دو نوع زندگی ا جتماعی گزل شافت و گمن شافت مقایسه انجام داد و اعلام داشت که زندگی روستایی شبیه به ارگانیسم زنده است که مردم دارای هدف مشترکی بوده و پیوندهای شدید بین آنان وجود دارد اما در شهر زندگی به صورت یک تجمع میکانیکی مملو از فرد گرایی، خود پرستی و حتی خصومت است. گمن شافت نوع زندگی عمیق و پر معنی است و لی گزل شافت نوع زندگی سطحی است.
در گمن شافت، روابط مبتنی بر منزلت است؛ اما در گزل شافت، روابط مبتنی بر قرار داد است. در گمن شافت، کنترل اجتماعی افراد بر اساس تعلق آنان به گروه است، ولی درگزل شافت چون فرد بریده از قید وبند های گروه است، کنترل اجتماعی به وسیله یک عامل بیرونی صورت میگیرد؛ یعنی به وسیله قوانینی و مجازات یا قرار داد.
به اعتقاد تونیس، ویژگیهای گمن شافت عبارت است از وجود سنتهای مشترک، روابط صمیمی، وجود دشمن و دوست مشترک و احساس خودی. مهمترین نهادهای اجتماعی عبارتنداز:خانواده، نظام خویشاوندی، نظام همسایگی و دوستان.به به فرد، عقلانی و حسابگری مردم و به فکر منافع خود بودن و روابط بدون عواطف بشری، سطحی و حسابگرانه در بین افراد، است. مهترین انگیزه در کنش انسانها جستجوی منافع فردی است. در این سازمان اجتماعی، انسجام اجتماعی از طریق اقتدار و قانونی صورت میگیرد.
نظرات تونیس نقطه شروع جامعه شناسی شهری بود. او جزء اولین افرادی بود که متوجه شد طندگی شهری خاص است و ارزش مطالعه کردن را دارد، به علاوه استفاده
تونیس از روش تقابل الگوی شد که جامعه شناسان شهری بعدی از او تبعیت کردند.
در قرن نوزدهم، وقوع تغییرات سریع از جمله رشد شهر سبب شد که فیلسوفان اجتماعی به طرح این ایده بپردازند که چگونه نظم اجتماعی جدید متفاوت از گذشته خواهد بود.
بنا براین تونیس جامعه شهری را شکننده آسیب پذیر و تصنعی میدانست. میگوید اگر در شهر روابط هم وجود دارد بر اساس منافع فردی است. تونیس مانند بسیاری از جامعه شناسان اولیه به شدت در مورد عصر مدرن بد بین بود.
- جورج زیمل
زیمل یکی دیگر از جامعه شناسان آلمان از تاریخ 1858-1918 بود، در زمان حیات زندگی حاشیهای در محافل دانشگاهی داشت و در آخر عمر به عنوان استاد دانشگاه، د ر دانشگاه استراسبورگ منصوب شد. ازجمله دانشجویان مهم ایشان در دانشگاه جورج لوکاس، کارل مانهایم و رابرت پارک بودند.
زیمل در مقاله به عنوان کلان شهر و حیات ذهنی به تحلیل روانی انسان در شهر مدرن و ویژگی از خود بیگانه کننده محیط شهری میپردازد. به تعبیر کوزر، هدف زیمل ساخت و پرداخت هندسه زندگی اجتماعی بوده است.
زیمل در مقاله معروفش به این موضوع پرداخت که زندگی شهری چه اثاری دارد و چگونه بر نحوه تفکر انسان اثر میگذارد به تعبیر دیگر تجربه زندگی در شهر چه تأثیر بر نحوه تفکر رفتار مردم دارد. به نظر ایشان در شهر نوعی نگرش دلزدگی پدیدار میشود که، ناشی از محاسبه زمان و رشد اقتصادی پولی است.
زیمل بیشتر رهیافت روانشناختی به شهر داشت و در مقالهاش به این موضوع پرداخت که چگونه شهر نشینی از خود بیگانگی و انزوای ذهنی انسانها را افزایش میدهد؛ زیرا در شهر وجود محرک های فراوان سبب افزایش فشار روانی مردم میشود. در شهر سیستم عصبی مردم دائما تحریک میشود و به همین جهت ساکنان شهر به سختی میتوانند شخصیت منسجم ویک پارچه داشته باشند. به علاوه در شهر دائما نطاق ارجاع تغییر میکند، در نتیجه افراد میکوشند که از طریق گمنامی و پیچیدگی رفتار خود در مقابل این شرایط از خود دفاع کنند. آدمی مجبور است در شهر بی تاوت شود تا بتوانند از روح و روان خود در مقابل تحریکات بیش از حد محافظت کند.
به نظر زیمل شهر تأثیرات روی انسان میگذارد که به تعدادی از آنها اشاره میشود.
1.4. تحریکات عصبی ناشی از تغییر سریع محرکهای بیرونی،
2.4. نیاز به اتکا به عقل و عقل گرایی، دقت و وقت شناسی،
3.4. شی وارگی انسانها به دلیل اقتصاد پولی و عقلانیت حاکم بر زندگی شهری،
4.4. احساس تنهایی، انزوا و از خود بیگانگی و
5.4. تعلقات جزئی و خاص و بر خوردهای احتیاط آمیز،
6.4. ارزش زدایی از هنر و دیگر وجوه فرهنگ انسانی
زیمل معتقد است که ویژگی مهم شهر، وجود ساعت دیواری و مچی در تمام شهر است، به او اگر تمام ساعتها از کار بیفتد حتی برای یک ساعت زندگی اقتصادی و ار تباطات آن به مدت طولانی دچار مختل میشود و این موضوع را نشانه عقلانیت میداند. اعتقاد دارد که جلوه دیگر عقلانیت شهر در تقسیم کار اقتصادی آن متجلی است. به نظر زیمل وجود بازار در شهر، افراد را وادار به روابط مبتنی بر محاسبه میکند و تنش میکند. ایشان این سؤال مطرح میکند که انسان میتواند به هرکس که در خیابان دچار مشکل شده کمک کند، جواب زیمل منفی است، به نظر او، فرد شهری برای انطباق با زندگی شهری دلزدگی وبی تفاوتی یا خویشتن داری اجتماعی و عدم تعلق را در خود به وجود میآورد، با ازراف خود واقع بینانه بر خورد میکند، در هرکاری دخالت نمیکند و به هرچیز اهمیت نمیدهد به دین ترتیب زیمل معتقد است که زندگی در شهر مستلزم نوع بی تفاوتی است که گاهی اوقات حتی به خصومت نیز منجر میشود.
به نظر زیمل اگر بخواهیم رفتار مردم را در شهر تحلیل کنیم باید دو ویژگی را در نظر داشته باشیم.
الف- وجود اجتماعی بسیار شلوغ که باعث میشود فرد از آنچه در اطرافش میگذرد، غافل باشد؛ این ویژگی را جهت عقلانی شدن برای ساکنان شهر ضروری میداند.
ب- تقلیل انگیزه انسانها نسبت به مسئله قیمت و هزینه.
بنا براین این زیمل شهر را نوع نیل به آزادی انسان و عبور از زندگی گمن شافت به گزل شافت میداند و معتقد است زندگی شهری و محرکهای آن فشار روانی زیادی بر انسان وارد میکند به شکل که باعث دلزدگی و فردیت انسان میگردد و دیگر احساس همدردی با سایر اقشار جامعه ندارد.
5.امیل دورکیم
دورکیم از کسانی بود که انقلاب شهری قرن نوزدهم را از نزدیگ مشاهده کرد و به همین جهت مدل ایده تقابل همبستگی میکانیکی و ارگانیکی را مطرح نمود که همبستگی میکانیکی همان گمن شافت و ارگانیکی همان گزل شافت است.
در همبستگی میکانیکی پیوندهای اجتماعی مبتنی بر شباهت، باورهای مشترک و سمبلهای مشترک و از نوع میکانیکی است؛ زیرا در این مورد مردم در همه جنبههای مهم شبیه به هم هستند و هرکسی تقریبا خود کفاست و برای بر آوردن نیازهای خود چندان به دیگران وابسته نسیتند، در اینجا تقسیم کار و تخصصی شدن اندکی وجود دارد و باورهای مذهبی قوی حاکم است، اعضای جامعه دارایی تجربیات یکسان و همسانیاند؛ به همین جهت جامعه بسیار منسجم است، مذهب بر کل زندگی اجتماعی حاکم استه پایههای همبستگی میکانیکی زمانی سست میشود که بین مردم تفاوت در ایدهها وتجربیات پدیدار شود. در مقابل همبستگی ارگانیکی، نشان دهنده نظم اجتماعی مبتنی بر تفاوتهای فردی است، این همبستگی در جای ظاهر میشود که تقسیم کار پیچیده وجود دارد و هرکس در کار خاصی تخصص دارد، همانند ارگانهای بدن انسان، در اینجا نیز مردم برای بر طرف کردن نیازهای متنوع خود به دیگران وابستهاند، به عنوان مثال نانوا به مغازه دار و بر عکس.
به اعتقاد دورکیم رشد و تراکم جمعیت که حاصل جامعه ارگانیکی است نیاز به تقسیم کار را پدید میآورد، شهر عرصه اصلی این فرایند است. به نظر او در شهر شاهد همبستگی ارگانیکی هستیم؛ زیرا به سبب وجود یک تقسیم کار پیچیده هریگ از اعضا جامعه به دیگری وابسته است و این وابستگی هریگ از اجزاء به کل عامل اصلی اتحاد اعضاء است. و نتیجه نهای جامعه دارای همبستگی ارگانیکی، پیشرفت و ترقی اجتماعی است و میگوید: احساس بی معنای که بوسیله تقسیم کار که بر اثر صنعتی شدن در جامعه شکل میگیرد موقتی است و بزودی از بین میرود. اگر این همبستگی به حد بلوغ برسد عدالت اجتماعی و برابری فرصتها در جامعه حاکم میشود.
به اعتقاد دورکیم و تونیس در جامعه روستایی نظم اخلاقی حاکم است اما در جامعه شهری نظم ابزاری حاکم است. دورکیم طرفدار شهر و از آن به عنوان مرحله پیشرفت شرایط بشری یاد میکند بر خلاف تونیس که زندگی شهری را مبتنی بر سود جویی میدانست.
نقاط قوت متفکران اروپایی |
نقاط ضعف |
هریک اصرار داشتند که شهر موضوع مهمی برای مطالعه جامعه شناختی است، مارکس، تونیس و دروکیم همگی به تحلیل تقابلها بین زندگی در شهر و روستا پرداختند و زیمل و وبر فراتر رفتند و به تحلیل زندگی در شهر توجه کردند.. |
همه این متفکران، پایههای اساسی آثار شان را تحلیل شهر و زندگی شهری تشکیل میدادند |
این نظریه پردازان، دغدغههای اصلی جامعه شناسی شهری را مشخص کردند. مارکس و انگلس بر اقتصاد و مسایل مربوط به تضاد و نابرابری، و تونیس، دورکیم و وبر بر ساختار اجتماعی شهر تأکید داشتند و زیمل به تجربه زندگی شهر توجه کرد. |
تمام نظریه پردازان معتقد بودند که شهر و زندگی در آن خاص و ویژه است و شهر انتخابهای آدمی را افزایش میدهد و عقلانیت را تقویت میکند. مهمترین ویژگی شهر، پیچیدگی تقسیم کار در آن است. |
نقاط قوت و ضعف متفکران اروپایی
نظریات که هریگ از اندیشمندان جامعه شناسی شهری در مورد شهر بیان داشتهاند در مورد پیامد زمان شخص متفکر و شهرهایی بوده که در آن زندگی مینمودهان.
دومین مشکل که در نظریات آنها وجود دار تضاد و تقابل است که بین تونیس و دورکیم وجود دارد؛ زیرا تونیس گمن شافت را انسانی و گزل شافت را ظالمانه میدانست. بر خلاف دورکیم که چنین نظری نداشت؛ او زندگی در شهر را مملو از پتانسیل توسعه میدانست. زیمل معتقد بود که تغییرات روانی- اجتماعی محصول خود کلان شهر است اما به نظر وبر هر شهری محصول شرایط تاریخی و فرهنگی خاصی است و شرایط زندگی انسانها در شهر را بر میگرداند به ساختار اقتصادی حاکم در شهر و هر نظام اقتصادی شهر خاصی را به وجود میآورد.
ب- مکتب شیکاگو(بوم شناسی شهری)
این مکتب در اوایل قرن بیستم با پارادایم بوم شناسی(محیط زیست و اکولوژی) شهری آغاز به کار کرد و به بررسی مورفولوژی و ریخت شناسی(شکل ظاهری، ساختار بیرونی) شهر پرداخت. جامعه شناسی شهری در آمریکا با این مکتب آغاز میشود، که کوشش کرد تحقیقات تجربی را با نظریه بیامیزد. این مکتب از مدل بوم شناسی علوم طبیعی برای شناخت شهر استفاده میکنند تا از آن طریق چگونگی استقرار جمعیت انسانی و نهادهای اجتماعی را در فضای شهر تبیین کنند.
قبل از اینکه نظریات صاحب نظران این مکتب را بیان نمایم لازم است مفهوم بوم شناسی در دوحوزه انسان و شهر روشن گردد؛ زیرا فهم بهتر مفهوم بوم شناسی شهر مشروط به شناخت بوم شناسی انسانی است. بوم شناسی انسانی عبارت است از مطالعه روابط بین مردم و محیط زیست، ایده اساسی این است که شهر محیط فزیکی است که بر رفتار انسانها و روابط بین آنها تأثیر دارد، اما مفهوم بوم شناسی شهری معنای محدودتری دارد و عبارت است از مطالعه نحوه توزیع جمعیت و روابط بین جمعیت و خدمات، صنایع و فضای باز در محیط شهر به عبارت دیگر، بوم شناسی مطالعه روابط بین موجودات زنده گوناگون در یک محیط است.
محققان پیشگام در زمینه بوم شناسی شهری، جامعه شناسان نظیر پارک، برجس، ورث و سایر اعضای مکتب شیکاگو است.
نظریه پردازان مکتب شیکاگو
- رابرت پارک
یکی از پایه کذاران جامعه شناسی شهری در امریکا رابرت پارک بود که ایشان را پایه گذار بوم شناسی میداند، او در سال 1916 پس از ورود به دانشگاه شیکاگو مقاله تحت عنوان«شهر، پیشنهادی برای تحقیق در باره رفتار انسان در محیط شهری» نوشت. دو موضوع در آثار پارک تأثیری زیادی بر مکتب شیکاگو داشت، اول آنکه پارک به ساختار در حال تکامل شهر(شکل فزیکی شهر) علاقه مند بود که سر انجام به ظهور حوزهای بنام بوم شناسی شهری منجر شد. دوم اینکه، پارک به الگویهای مختلف سازگاری انسان در شهر با شیوه زندگی شهر نیشنان علاقهمند بود، او از دانشجویان خود میخواست که به خیابان بروند و شیوه رفتار، احساس و تفکر ساکنان شهر مدرن را به طور مستقیم مطالعه کنند. پارک معتقد بود که جمعیت فضای شهر را به یک سری ناحیههای طبیعی تقسیم میکند. او در این زمینه تحت تأثیر علوم طبیعی بود، بنا براین معتقد بود که سازمان فضای شهر از یک نظام طبیعی پیروی میکند و میتوان قوانین طبیعی را از علوم طبیعی اخذ کنیم و از طریق آن، توزیع جمعیت در شهر و نحوه استفاده از زمین در شهر را پیش بینی کنیم. پارک بدنبال آن بود که بدست آورد چگونه تغییرات روی داده در ساختار فزیکی و فضای شهر، رفتار اجتماعی انسان را تحت تأثیر قرار میدهد. و چه تغییرات در شهر در حال وقوع است و این تغییرات چه اثری بر نهادهای اجتماعی مانند خانواده دارند، به نظر او بخش اعظم تغییرات فرهنگی جامعه با تغییرات فضای شهر در ارتباط است.
پارک معتقد بود که زندگی شهری آشوب و بی نظمی نیست، بلکه دارای نظم و گروه بندی است و تمام اجزای شهر مانند کارگران صنعتی، مشاوران املاک، کار مندان، هنرمندان، مهاجران، بیکاران و ولگردها و روسپیان باهم پیوند دارند.
به عقیده پارک شهر علاوه بر اینکه سازمان فزیکی است، سازمان اخلاقی نیز هست.
1.تصور پارک در مورد شهر
تصور ایشان از شهر دارای سه جنبه است – مانند وبر پارک معتقد بود که شهر مدرن دارای ساختار تجاری است و علت وجودی آن بازار است، همانند دورکیم وبر ومارکس پارک نیز عقیده داشت که شهر مدرن دارایی تقسیم کار پیچیده است و همانند تونیس معتقد بود که سلطه با زار منجر به فر سایش تدریجی زندگی سنتی میشود.- دوم اینکه به اعتقاد پارک ویژگی دیگر شهر مدرن وجود ساختارهای اجتماعی رسمی مانند دیوان سالاریهای بزرگ، پلیس و دادگاه است، و این نوع ساختار رسمی به تدریج جایگزین شیوههای غیر رسمی میشود. – سومین جنبه متصور پا رک تأثیر پذیری از زیمل است که بر جنبه روانی تأکید دارد و معتقد است زندگی شهری انسانها را عقلانی و حسابگر میسازند.دیگر کمتر احساسی عاطفی خواهند بود هر کس به دنبال منفعت خود است.- چهارم پارک معتقد بود که در شهر مسایل و مشکلات مختلفی پدید میآید. در محیطهای کوچک فقط انسانهای متعارف موفق میشوند و لی انسانهای دارای نبوغ و استعداد فرا وان یا انسانهای نا متعارف زمینه زیادی برای رشد ندارند هم انسان منحرف و هم نابغهها در شهر دارای فر صتاند و لی محیطهای کوچک چنین نیست.
2.تحلیل پارک از فضای شهرزا
پارک معتقد است میان تقسیم کار و تقسیم فضایی درشهر تناسب وجود دارد؛ به عنوان مثال نوع کار در مناطق مختلف متناسب است با محلههای تجاری، محلههای مسکونی، حا شیهها منطقه صنایع سبک، و کارگاهها، منطقه صنایع سنگین و کار خانجات، حلبی آبادها، زاغهها و محلههای مهاجرنشین. هر منطقهای دارای قواعد اخلاقی خاص خود است که منطبق با علائق و سلائق افراد استو بدین ترتیب، به نظر پارک، در شهر نوعی فرایند جدا سازی وجود دارد که شهر را به موزائیک دنیاهای کوچک تبدیل میکند. دنیاهایی که همدیگر را لمس میکنند، ولی درهم ادغام نمیشوند. به نظر پارک در شهر نیز تنازع بقا وجود دارد؛ بدین ترتیب که انسانها برای بدست آوردن مابع کمیاب مثل غذا، مسکن، پوشاک و زمین با یکدیگر رقابت میکنند. این رقابت باعث میشود در شهر«ناحیههای طبیعی» پدید آید؛ مثل محلههای مختلف. از نظر او رقابت در شهر فقط برای اهداف اقتصادی نیست، بلکه بر سر کسب قدرت نیز صورت میگیرد.
به نظر پارک در زندگی اجتماعی علاوه بر فرایند زیست محیطی سه رهیافت دیگر مانند جغرافیا، اقتصاد و فرهنگ نیز مؤثرند.
- لوئیس ویرث
ویرث(1897-1952) ازشاگردان پارک بود او در سال 1938مقالهی تحت عنوان شهری شدن به مثابه یک شیوه زندگی نوشت. مقاله اش را زیر نظر پارک کامل کرد و در این مقاله کوشید فرهنگ شهری را به صورت فضایی تعریف و بدین ترتیب وجه تمایز شهر و روستا را مشخص کند. لوئیس با استفاده از نظریه زیمل مدعی شد که شهر نوعی خاص از شیوه زندگی به نام شهرگرایی را به وجود میآورد. این شهر گرایی را میتوان در نوع لباس پوشیدن، نحوه سخن گفتن، نحوه اندیشیدن، نوع فعالیت، مکان زندگی و نوع روابط اجتماعی در شهر مشاهده کرد. میتوان گفت که مهمترین نقش ویرث در جامعه شناسی، ارائه تعریفی جامعه شناختی از زندگی شهری است. از نظر ویرث شهر سکونتگاهی است بزرگ، پر تراکم و دائمی، و دارای جمعیتی است که به لحاظ اجتماعی و فرهنگی نا متجانس است. او معتقد بود که سه عامل علی در شکل دهی به زندگی فرهنگی در شهر مؤثرند: حجم، تراکم، و ناهمگونی و از این سه به عنوان سه معیار تعیین کننده شهر گرایی یاد میکند این سه مفهوم خصایص اصلی شهر در نظر گرفته میشوند. دو مفهوم اول بوم شناختی هستند و مقهوم سوم جامعه شناختی است.
بزرگی یک جامعه باعث افزایش تنوع در جمعیت میشود هرچه جمعیت بزرگتر باشد جداییها فضایی بر مبنای نژاد، قوم ومنزلت بیشتر خواهد شد. جدایی فضایی در شهر باعث سست شدن پیوند همسایگی و احساساتی میشود که جوامع کوچک از آن برخوردارند. ضعیف شدن این پیوندها باعث تقویت رقابت و ضرورت حضور نظارت رسمی میگردد. بزرگی یک جامعه باعث محدود شدن روابط اجتماعی و عدم شناخت کامل افراد در جامعه میگردد و زمینه میشود کنش متقابل ابزاری و اهدافی شود و هرکس بر اساس اهدافی که دارد از خود کنش نشان دهد.. زندگی و کار در کنار جمعیت بزرگ که هیچ نوع پیوندی احساسی و عاطفی ندارند بجز به حس رقابت و استثمار متقابل میشود.
پیامد تراکم هم عبارت است از تخصصی شدن مشاغل و پیچیدگی ساخت اجتماعی به نسبت تخصص مشاغل، یعنی هرچه مشاغل تخصصی گردد ساخت اجتماعی پیچیدهتر میگردد.تراکم بر مسائل روانی – اجتماعی نیز اثر دارد. مردم شهر دائما در معرض تقابلهای شدیدند مانند فقی و غنی. به نظر ویرث، ساکنان شهر دارای باورهای کلیشهای و تفکر مطلق هستند و در فهم خود به شدت وابسته به نمادهای قابل رویت، مثل لباس، اتومبیل، و خیابانهای پرزرق و برق هستند.
ناهمگونی جمعیت بر اثر بزرگی و تراکم جمعیت پدید میآید. ناهمگونی جمعیت هم
بر میگردد به طبقات مختلف جمعیت و گونههای شغلی در شهر ویرث معتقد است این ناهمگونی پیامدهای مختلف دارد.
بروز تعامل اجتماعی بین انواع شخصیتهای مختلف در محیط شهری مرز بندیهای نظام کاستی را از بین میبرد و ساختار طبقاتی را پچیده میکند.
تحرک اجتماعی اغلب توأم با تحرک فزیکی است. ساکنان شهر اغلی در حال جا بهجایی و کوچاند؛ این امر مانع تثبیت پیوندهای قومی بین همسایگان میشود.
تأکید بر پول جای تمام روابط انسانی را میگیرد و به تعبیر زیمل شهر به شبکه پولی تبدیل میشود. به اعتقاد ویرث شهر و شهر گرایی به لحاظ اقتصادی نتایج مثبتی دارد، اما به لحاظ اجتماعی نتایج آن منفی است، ویرث برخی از ویژگیهای شهر گرایی را بدین شرح میداند:
ویژگیهای شهر گرایی بر اساس نظریه ویرث
وجود تقسیم کار گسترده و پیچیده |
تأکید بر موفقیت و تحرک اجتماعی؛ رفتار انسان عقلانیتر شده و بشتر معطوف به هدف |
افزایش طلاق، نزول خانواده، و ضعف پیوندهای خویشاوندی؛ به طوریکه به تدریج کار کردهای قبلی خانواده به مؤسسات تخصصی بیرون از خانواده منتقل میشوند. |
اختلال در گروههای نخستین (مثل نظام همسایگی) و جایگزین شدن روابط ثانویه و کنترل رسمی به جای آن. |
رابطه فرد با دیگران به سبب نقش اجتماعی آنان است نه به سبب خود آنان. |
کاهش همگونی فرهنگی و افزایش تنوع در ارزشها؛ ظهور خرده فرهنگهای مختلف. |
جدایی فضایی انسانها بر اساس در آمد، پایگاه، نژاد، قومیت، مذهب، و نظایر آن. |
ج – نظریه پردازان اندیشمندان اسلامی
از اندیشمندان اسلامی شخصیتهای مانند: فارابی، خواجه نصیر، ابن خلدون، احمد اشرف، پرویز پیران، همایون کاتوزیان و سید محسن حبیبی در مورد شهر سخن گفتهاند و ویژگیهای شهر را بر شمرده اند که در این تحقیق فقط به اندیشه فارابی و ابن خلدون
اشاره میگردد.
- ابو نصر فارابی
ابو نصر محمدبن او زلغ ابن طرخان مشهور به فارابی د رسال 257 هجری مصادف با 870 میلادی در شهر فاراب متولد شد.
در شرح زندگی فارابی مطلبی که نشان دهنده ی جریان واقعی زندگی دوران طفولیت و جوانی او باشد در کتابها وجود ندارد جز آنکه در حدود 40 سالگی وارد بغداد مدینه الاسلام شده و علوم نحو و ادبیات عرب را خدمت استاد ابن سراج و دانش منطق را در محضر متخصص فن مزبور ابوبشر متی ابن یونس فرا گرفت.
- لینک منبع
تاریخ: یکشنبه , 26 تیر 1401 (17:58)
- گزارش تخلف مطلب