امروز جمعه 02 آذر 1403 http://sociology.cloob24.com
0

به اعتقاد پارسونز نظریه عبارت از یک سلسله مفاهیم انتزاعی خاصی است که تنها منعکس کننده بخشی از واقعیت اجتماعی است. از دیدگاه وی نظریه چیزی است که ساخته می شود و دارای خصلت ارادی است. پارسونز جبری بودن کنش اجتماعی را رد می کند و نظریه خود را با توجه به ماهیت ارادی کنش معرفی می کند. منظور وی از ارادی بودن کنش به هیچ وجه آزادی مطلق در رفتار انفرادی نیست.

ساخت کنش اجتماعی: عنصر موردنظر پارسونز کنش اجتماعی است. در تحلیل نهایی فرد همواره راهی را در پیش می گیرد که منطبق با خواست نظام اجتماعی است. به عبارت دیگر انگیزه های فردی با ارزش های موجود نظام اجتماعی انطباق می یابد و به همین دلایل نظام اجتماعی پایدار می ماند. در عین حال کنش اجتماعی جنبه عقلانی دارد و افراد همواره غایت و هدفی را در رفتار خود دنبال می کنند. کنش بر خلاف رفتار اساساً ارادی است. از دیدگاه پارسونز کنش های اجتماعی تحت تأثیر چهار خرده نظام عمل می کنند:

1- نهاد دینی (مسئولیت ثبات اخلاقی) 2- نهاد حقوقی (تنظیم هنجار ها و قوانین اجتماعی) 3- نهادهای اقتصادی (انطباق با محیط) 4- نهاد های سیاسی (مراقبت از هدفهای عمومی جامعه) براساس آنچه گفته شد کنش اجتماعی داوطلبانه است لیکن در یک قالب اجتماعی انجام می گیرد و شرایط مختلفی کنش فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین فرد نقش اجتماعی خود را ایفا می کند و هنجارها تعیین کننده کنش رفتار او هستند. کنش یک پارچه در نظر پارسنز عبارتست از کنش فرد در یک موقعیت فرضی، که بیان کننده مدلی است متشکل از تلاش ها، هدفها، ابزارها و نرمها، این کنش دارای بخش های عینی و ذهنی است.